آفتابنیوز :
محمدرضا فروتن، این روزها فیلم فصل ماهی سفید را به روی پرده دارد. این فیلم، آخرین تجربه فروتن مقابل دوربین یک اثر سینمایی بوده که در سال ۹۸ محقق شده است. فروتن طی ۳ سال اخیر، مشغول بازی در سریالهای جزیره و عقرب عاشق بوده است و حالا اکران فصل ماهی سفید، فرصتی است برای دوستداران این بازیگر که به تماشای آخرین تجربه سینمایی بازیگر محبوب خود بنشینند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محمدرضا فروتن، بازیگری در سینما را از سال ۷۳ و با فیلمهای هدف و آخرین بندر شروع کرد. این تلاشها در سال ۷۴ با فیلمهای فاتح و ماه و خورشید تداوم یافت. اما این فیلمها، اتفاقی را برای فروتن رقم نزد و تنها به کسب تجاربی برای این بازیگر منجر شد. البته که سال ۷۵ نیز سال مهمی برای این بازیگر محسوب میشد چرا که وی در این سال، در سریال سرنخ کیومرث پوراحمد بازی کرد که حسابی دیده شد و یک قدم رو به جلو در کارنامه فروتن به حساب میآمد.
گفته میشود حضور چنددقیقهای فروتن در یکی از قسمتهای این سریال به اندازهای تاثیرگذار بوده که قبل از اتمام سریال، تیم تولید مرسدس با او تماس گرفته و از وی برای بازی در فیلمشان دعوت میکنند.
اما هرچه فروتن در سالهای نخست بازیگری، توفیقی در مسیر شهرت به دست نیاورد، این اتفاق در سال ۷۶ برای وی رقم خورد؛ جاییکه این بازیگر، به جوان اول ۲ فیلم مسعود کیمیایی تبدیل شد: مرسدس و فریاد، دو فیلم جریان متفاوت فیلمسازی کیمیایی بودند که نقش اصلی آن را یک جوان عصیانگر ایفا میکرد. این ۲ فیلم حسابی دیده شدند و محمدرضا فروتن از همان زمان، به بازیگر معروف و محبوبی نزد بسیاری از سینمادوستان تبدیل شد.
نکته مهم در کارنامه فروتن، حساسیت بالای او در انتخاب فیلمنامه است. فروتن در یک بزنگاه سخت، فیلمهای درستی را برای بازی انتخاب کرد و سبب شد تا سالها بهعنوان یکی از ستارههای اول بازیگری کشور، در صدر بماند. درواقع فروتن با آنالیز شرایطی که سبب شد تا وی به اوج شهرت و محبوبیت برسد، دست به انتخاب آثار بعدی زد و توانست بهواسطه هوشمندی بالا در انتخاب فیلمنامههای مسالهمند، تلورانس این محبوبیت را برای سالها، نزد مخاطبان و البته کارگردانان و فیلمنامهنویسان، در اوج نگهدارد.
البته در این میان باید به این نکته مهم نیز توجه داشت که فروتن پیش از آغاز بازیگری، دانشجوی رشته روانشناسی بالینی بوده و با شناخت از این رشته کاربردی، دست به انتخاب فیلمنامه میزده است. آشنایی او با علم روانشناسی، امتیاز ویژهای در مسیر انتخابهای درست فروتن بود و نقش پررنگی در معروفیت و محبوبیت او داشت.
توفیق در گیشه، جشنواره و در میان سینماگران
بنابراین اصلا جای تعجب نیست که فهرست فیلمهای این بازیگر طی ۶ سال بعد را دو زن، قرمز، زیر پوست شهر، اعتراض، متولد ماه مهر، شب یلدا، رقص با رویا، ملاقات با طوطی، بر باد رفته و سربازهای جمعه تشکیل دهند. فیلمهای مهم و معتبری که هر یک از آنها، در گیشه دیده شدند و علاوه بر بهرهمندی از ظرفیتهای بازی فروتن، سبب ارتقای جایگاه او و محبوبیت وی در میان اهالی سینما و مخاطبان شد.
بازی حسی فروتن در روزگاری که احساس، جایگاه چندان ویژهای در بازیهای مردانه سینمای ایران نداشت، یکی از حسنهای بازی این بازیگر بودتقریبا تمام این فیلمها با اقبال بالایی همراه شدند بهطوریکه تنها در یک مورد، ۲ فیلم پرفروش اول سال ۷۷ را قرمز و دو زن تشکیل میدادند که نام فروتن را بهعنوان یک بازیگر بفروش مطرح کردند. اما تمام افتخارآفرینی فروتن، در گیشه و کارنامه وی رقم نمیخورد. فروتن که برای بازی در مرسدس، نامزد دریافت سیمرغ شد، برای قرمز، این جایزه را به دست آورد تا سونامی حضور جدی این بازیگر در سینمای ایران، خیلی زود از گیشه و پسند کارگردانان و تهیهکنندگان، به بزرگترین جشنوارههای سینمایی کشور نیز رسوخ کند.
فروتن، بازیگری با مشخصات خاص است. صدای دورگه و خشدار جذابی دارد و در خرج کردن احساس، هیچ خساست و محدودیتی به خرج نمیدهد. بازی حسی او در روزگاری که احساس، جایگاه چندان ویژهای در بازیهای مردانه سینمای ایران نداشت، یکی از حسنهای بازی فروتن بود.
همین قابلیت سبب شد تا فروتن علیرغم توانمندی بالا در ارائه نقشهای برونگرا، به آنالیز جدیدی از بازیهای زیرپوستی و درونی برسد که تا آن زمان، مشابه چندانی در سینمای ما نداشت. این قابلیتها سبب شد تا کارگردانان شاخصی خواهان همکاری با فروتن باشند تا جایی که امروز، کارنامه این بازیگر با نامهایی، چون مسعود کیمیایی، کیومرث پوراحمد، رخشان بنیاعتماد، ابراهیم حاتمیکیا، فریدون جیرانی، تهمینه میلانی، علیرضا داوودنژاد، کمال تبریزی، محمدرضا هنرمند، محمود کلاری، سیروس الوند، حسن فتحی، پرویز شهبازی و... تزئین شده است.
سال ۸۳، اما سال ویژهای برای فروتن بود. این بازیگر در این سال، فیلم مجردها را بازی کرد که نخستین تجربه کمدی وی محسوب میشد و سبب تعجب بسیاری شد که چطور جوان اول سینما حاضر به بازی در یک فیلم کمدی شده و از سوی دیگر، بازی در فیلم باغهای کندلوس را پذیرفت. این ۲ فیلم از آن جهت در آن سال عجیب به نظر میرسید که مخاطبان، عادت کرده بودند که فروتن را در فیلمهای اجتماعی مهم که گیشهای تقریبا تضمینشده داشتند، ببینند. مجردها، علاقمندی فروتن به حضور در کارهای کمدی را ثابت کرد که بعدها نیز تداوم یافت و توفیقاتی را در گیشه به دست آورد.
رویهای که فروتن در سینمای ایران جا انداخت
باغهای کندلوس نیز از آن جهت عجیب به نظر میرسید که کسی تصور نمیکرد بازیگر شاخص سینما، حضور در فیلم فرهنگی که گیشه چندانی نداشت را بپذیرد. بعدها عنوان شد که فروتن برای حضور در این فیلم، دستمزد چندانی نگرفته و، چون میدانسته که با فیلم فرهنگی مواجه است که گیشه چندانی ندارد، پیشنهاد پائینی را برای بازی در این فیلم مطرح کرده است. این جریان، فارغ از اینکه نگاه متفاوت آقای سوپراستار را نشان میداد بلکه خیلی زود به رویهای در میان دیگر بازیگران تراز اول نیز تبدیل شد که برای حضور در فیلمهای فرهنگی، دستمزد کمتری را مطالبه میکردند.
از آن سال تا به امروز، محمدرضا فروتن، همواره بازیگر مهمی در قاموس سینمای ایران بوده است. بازیگری که در تمام این سالها، کیفینگری را در انتخاب فیلمنامهها طرد نکرده و همواره ترجیح داده تا در آثار قابلقبولی از سینمای ایران حضور یابد که ازجمله این فیلمها میتوان به وقتی همه خواب بودند، به آهستگی، اتوبوس شب، زن دوم، محاکمه در خیابان، پستچی ۳ بار در نمیزند، عیار ۱۴، دعوت، چهل سالگی، قصهها و متروپل اشاره کرد.
البته زیرکی فروتن تنها محدود به انتخاب فیلمنامههای درست نبوده است. وی برخلاف بسیاری از بازیگران چهره که خود را محدود به سینما کردند، هیچ معذوریتی برای حضور در مدیومهای دیگر نکرد و به همین دلیل اصلا تعجب نمیکنیم که وی در اوج معروفیت، در سریالهای روزهای به یاد ماندنی، از یاد رفته و سرزمین مادری به ایفای نقش پرداخته است. فروتن همچنین تاکنون در چند تولید شبکه نمایش خانگی ازجمله رالی ایرانی، مانکن، جزیره و عقرب عاشق پرداخته است.
فروتن، اما در تمام این سالها، فعالیتهای دیگری نیز داشته است که ازجمله آنها میتوان به حضور در تئاتر، گویندگی و دوبله و البته خوانندگی اشاره کرد. فروتن همچنین در این سالها موفق شد تا مدرک دکترای خود در رشته روانشناسی را دریافت کند که البته تاثیر شگرفی بر شناخت بیشتر نقش و ارائه بازیهای زیرپوستی داشته است.
محمدرضا فروتن، همچنان پس از ۳ دهه، بازیگر نقشهای نخست فیلم و سریالهایی است که در آن ایفای نقش میکند و این، اتفاق مهمی است که پس از این همه سال برای این بازیگر تکرار میشود. بازیگر بدون حاشیهای که همچنان مخاطب دارد و فیلمهای او با اقبال خوبی از جانب مخاطبان همراه میشود. این، الگوریتمی است که فروتن طی ۳ دهه فعالیت حرفهای به آن پایبند بوده و همچنان نیز به شکل شاخصی در اتمسفر حرفهای سینمای ایران حضور دارد.
منبع: خبرگزاری ایرنا
منبع: آفتاب
کلیدواژه: محمدرضا فروتن
سینمای ایران
انتخاب فیلمنامه
محمدرضا فروتن
سینمای ایران
انتخاب فیلم
برای بازی
سبب شد
فیلم ها
ویژه ای
۲ فیلم
سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۹۳۵۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دین سینما به امام صادق(ع) چه زمانی ادا میشود؟
این اهمیت از آنروست که با توجه به آمارهای منتشر شده ازسوی نهادهای علمی کشور بیشتر مخاطبان ایرانی به موضوعات دینی اهمیت میدهند و براساس آخرین پیمایش مرکز تحقیقات صدا وسیما نیز پربینندهترین برنامههای رسانهملی برنامههای مذهبی هستند. اما اینکه چرا تاکنون درصنعت فیلمسازی و سریالسازی به چنین موضوع مهمی کمتر پرداخته شده نیاز به بررسی بیشتری دارد.
سینما و فیلمسازی مذهبی سینما ذاتا هنری قصهگو و در عینحال وابسته به تکنولوژی محسوب میشود و به همین جهت بستر خوبی برای طرح روایت و داستانهای برآمده از باورها و عقاید انسانها در طول
تاریخ است. همچنین بهدلیل بدیع و مدرن بودن، ابزارهای نامحدودی در اختیار دارد که میتواند در اذهان مخاطبان عمیقا اثرگذار باشد. از آغاز شکلگیری سینما در اواخر قرن نوزدهم تا به امروز، جادوی سینما این امکان را فراهم کرده تا سینماگران، دغدغههای اعتقادی و مذهبی خود را از طریق این رسانه به نمایش بگذارند. بهطورکلی این تولیدات دارای اهمیت استراتژیک هستند و میتوانند در نمایش و قرائت مطلوب مردم درخصوص ادیان، مهم و پرطرفدار باشند.
چرا سینمای دینی در ایران شکل نمیگیرد سینمای ایران اسلامی که بهعنوان مرکز اصلی تجمع شیعیان دنیا، سالهاست در تولیدات انواع فیلمهای سینمایی با رویکردهای انسانی و اخلاقی خوش درخشیده اما بهنظر میرسد تاکنون برای تولیداتی از نوع سینمای دینی حرف چندانی برای گفتن نداشته باشد؛ آنهم در شرایطی که جریانات انحرافی صهیون و وهابیت، تمام سپاه خود را برای به تصویر کشیدن دوران صدر
اسلام بهگونهای که مطلوب خودشان است، به میدان آوردهاند. از ساخت فیلم و حکمرانی بر سینمای هالیوود تا بودجهریزی و سریالسازی در کشورهای حاشیه خلیجفارس و خاورمیانه برای تحریف تاریخ
شیعه و دوران امامت اولاد نبی اسلام(ص) آن هم بدون رعایت ابتداییترین ملاحظاتی که میتوان داشت.
تحریف تاریخ شیعه مصداق فراوانی را میتوان از میان تولیدات عربی درباره تحریف تاریخ شیعه همراستا با تفکر ضدایرانی مثال زد اما متأخرترین آنها میتواند مجموعههایی مانند «اِمامُ الْفُقَهاء» یا «حشاشین» باشد که این روزها نامش سر زبانها افتاده است. این تولیدات نمایشی گرچه ازسوی برخی با سهلانگاری دنبال میشود اما ماجرای آنها عمیقتر از مباحثی چون جنبه سرگرمی صنعت فیلمسازی است و تلاش میشود تا با القای تصویری غلط، زمینه تحریف تاریخ را فراهم کند.به طور مثال این مجموعههای تلویزیونی نه فقط بهدور از اهداف سیاسی و ضدشیعی ساخته نشدهاند بلکه دقیقا میدانند چه هدفی را دنبال میکنند و قرار است چه تصویری از اسلام و شیعه به جهان ارائه نمایند تا در نهایت آنچه در اذهان در مورد اسلام و تشیع شکل میگیرد، به نفع خودشان و در راستای تضعیف اندیشه ولایی شیعیان باشد که امروز رسانهها و اندیشمندان صهیونیستی چنین تفکری را مانع جدی حیات خود میدانند.
تصویری تحریف شده از امام صادق(ع) به عنوان نمونه مجموعه «اِمامُ الْفُقَهاء» که در رابطه با زندگی امام صادق(ع) به کارگردانی سامی جنادی سوری و نویسندگی حامد العلی کویتی با حمایت شرکت کویتی الخیر در ۳۰ قسمت ساخته شده و در سال ۱۳۹۱ از شبکه العراقیه در عراق پخش گردید و پس از آن شبکه الکوثر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران نیز البته با برخی اصلاحات، ازجمله پوشاندن چهره مبارک بنیانگذار مذهب شیعه(ع) و پدر بزرگوارشان، آن را به نمایش گذاشت، تلاش شده تا روایتی تاریخی از خلفای اربعه ارائه دهد و با توجه به نهضت علمی که امام باقر(ع) و امام صادق(ع) پایهگذاری کردند، این موضوع را اثبات کند. این در حالی است که این
سریال با توجه به جایگاه این دو امام شیعه در پی اثبات جریان خلافت است اما از این امامان و خلافت برحق آنها چیزی نمیگوید.همین امر سبب شد برخی مراجع تقلید در کشورهای مختلف اسلامی از این سریال انتقاد کنند. «اِمامُ الْفُقَهاء» اگرچه مدرسه علمیه امام صادق(ع) در مسجد النبی(ص) و پرورش فقها و علما در آن مدرسه را به تصویر کشیده است، اما به امامت این امام بزرگوار و نشان دادن شخصیت وی در حد یک فقیه، بسنده کرده که چنین رویکردی در مجموعهای که مدعی روایت زندگی امام صادق(ع) است، نمیتواند بیهدف بوده باشد.بر همین اساس باید این سؤال را مطرح کرد، آیا واقعا ساخت فیلم و سریال در خصوص بنیانگذار مذهب شیعه وظیفه سینما و تلویزیون ایران نیست؟
حشاشین در مقابل تفکر شیعی در راستای بررسی تولیدات فیلمسازی و سریالسازی، باید گفت سریال حشاشین نیز که در ماه رمضان امسال پخش شد و تلاش کرده جنبش شیعه اسماعیلیه را همراستا با داعش به تصویر بکشد را هم باید در این رابطه ارزیابی کرد. اسماعیلیها نام خود را از اسماعیل بن جعفر، فرزند امام صادق(ع) گرفتهاند. آنها برخلاف شیعیان اثنیعشری، که امام موسی کاظم(ع) برادر کوچکتر اسماعیل را به عنوان امام پذیرفتهاند، معتقد بودند اسماعیل جانشین امام صادق(ع) بوده است. همین تفکر انحرافی حالا دستمایه جریانهای صهیونیستی شده تا از زبان کشورهای سکولار اسلامی فیلمی ساخته شود که تفکر شیعی را با داعش ساخته شده توسط غرب پیوند زنند و به جهانیان نشان دهند که تفکر داعشی همراستا با تفکر شیعی است و با تحریف تاریخ، کذبیات تفکری خود را جای حقیقت اندیشه شیعیان جا بزنند.
سینما حق دستکاری تاریخ را ندارد با بازخوانی انتقادات و واکنشهایی که امروزه از سوی منتقدان به چنین آثاری میشود، میتوان بهخوبی دریافت که جریانات صهیونیستی چگونه از دوقطبیسازی و پاککردن تاریخ بهره میبرند. بهطور مثال شاید فیلمنامهای با یک قصه اجتماعی و عاشقانه این امکان را برای فیلمساز فراهم کند تا دخل و تصرفی در موضوع ایجاد نماید اما فیلمساز طبیعتا حق دستکاری تاریخ و وقایع شناخته شده را ندارد، بهخصوص اگر درام به شخصیتی تاریخی بپردازد که در یک دوره زمانی خاص نقش فعالی داشته است؛ این نقدی است که وجیهه عبدالرحمن از بازیگران سینمای عرب بهتازگی بر سریال «حشاشین» مطرح کرده است. متاسفانه پدیده جعل تاریخ در درام تاریخی عرب و ترکیه بسیار وجود دارد، چراکه آنها فیلمنامهها را از بین رویدادهایی برمیگزینند که مواضع قهرمانانه را تقویت و افتخارات و پیشینیانشان را ستایش میکند و این قطعا به نفع درام نیست و وقتی این درام درخصوص به تصویر کشیدن شخصیتهای ارزشمند دینی جمع زیادی از مردم دنیا باشد، اشکال چنین رویکردی بیشتر نمود پیدا میکند.حتی برخی منتقدان شبکههای عربی نیز در مورد این سریال گفتهاند: این مجموعه نمایشی در ابتدا و انتها ماحصل خیال بوده که از تاریخ الهام گرفته شده است.
وقتی صهیون برای کوبیدن اسلام سیاسی دست بهکار میشود ساخت سریالهایی چون حشاشین از سوی جریان صهیونیستی که امروز در ضعیفترین جایگاه خود قرار دارد راهبری میشود تا با کوبیدن اسلام سیاسی در ایران، اخوانالمسلمین در مصر و حماس در فلسطین که بزرگترین دشمن آنها محسوب میشود و جریان مقاومت را در منطقه پدید آوردهاند به جریان تندروی ساخته شده توسط آمریکا داعش نسبت دهد که اسلامهراسی را در دنیا تقویت کند.
در جنگ روایتها چه کردیم؟ حالا در این جنگ روایتها، سینمای ایران شیعی برای روایت
صادق از زندگی پدر مکتب جعفری چه کرده است؟ گرچه تلویزیون ایران درخصوص صدر اسلام و حوادث کربلا تولیدات قابل دفاعی داشته و میتوان به مجموعههایی مانند مختارنامه، امام علی(ع)، معصومیت از دست رفته، ولایت عشق، تنهاترین سردار و... اشاره کرد که هرکدام دورهای از تاریخ اسلام را مورد بررسی قرار دادهاند اما در این بین، جای یک فیلم سینمایی یا سریال در شأن بنیانگذار مذهب شیعه، بهشدت احساس میشود.همانطور که بر همه روشن است، تاریخ تمدنی غرب بدون وجود آوردههای علمی مسلمانان قطعا به جایی نمیرسید یا دستکم این دستاوردهای دانشمندان و عالمان اسلام بود که کتابخانههای غرب را تا دورهای از تاریخ پر کرد.طبیعتا تمدن کنونی جهان، ازتلاش ملل گوناگون در طول تاریخ شکل گرفته است وسهم اسلام در پیدایش وتوسعه این تمدن، بیش ازدیگر تمدنها نباشد، کمتر نیست. پرسش اینجاست که آیا سینمای ایران ظرفیت ساخت فیلمی برای بیان این تاریخ را ندارد یا ما با فقر سینماگران دغدغهمند و شیعه مواجه هستیم؟
دوران سینمای سکولار گذشته است علوم و تمدن اسلامی از مسیرهای مختلفی به غرب منتقل شد که ترجمه کتب عربی به زبانهای اروپایی و تدریس و استفاده از کتب عربی که دانشمندان مسلمان آنها را در مراکز علمی نوشته یا ترجمه کرده بودند، بیشترین تاثیر را داشت. شاید این توضیحات برای اثبات اهمیت توجه به اقدامات اساسی امام صادق(ع) و جهاد علمی که او ایجاد کرد، کافی است تا متوجه باشیم که تا چه اندازه پرداخت به زندگی این دانشمند زمان، گردآورنده علوم اسلامی و سپس انتشار آن به سراسر دنیا و حتی تاثیرش بر شکلگیری غرب در سینما و تلویزیون اهمیت و جذابیت دارد. مردم ایران مخاطبانی مشتاق به تماشای آثار نمایشی با مضامین مذهبی و دینی هستند.در همین ماه رمضان گذشته واقعا روشن شد که دوران «تلویزیون، رسانهای با ماهیت سکولار است» گذشته و نهفقط تلویزیون که سینما نیز تشنه تولیداتی با مضامین ارزشمند است؛ چراکه مخاطب سینمای امروز نیز چنین خواستهای دارد و فیلمهای دفاعمقدس یا انقلابی همیشه در ایران پرفروش بودهاند.
جای خالی استکبارستیزی رئیس مکتب جعفری در سینما میتوانیم با یک روایت دقیق و جذاب سینمایی، حقانیت شیعه و تاثیراتی را که بر فرهنگ بشری گذاشته، ثابت کنیم و این بار ما بهعنوان شیعیان ۱۲امامی و باورمند به مهدویت بگوییم غرب چگونه غرب شد و حالا با فاصله از همان دستاوردها امروز به چه نقطهای از اضمحلال فرهنگی رسیده است؟! در حقیقت دوران زندگی امام صادق(ع) را از هر منظری که مورد توجه قرار دهیم، سرشار از قصهها و پیروزیهای علمی و فرهنگی است که موجب شکلگیری دوران طلایی اسلام شد و تمامی این دستاوردها قابلیت نمایشیشدن دارد؛ ضمن اینکه امروز که جهان علیه هر نوع استکبار برخاسته و آزادگان مسلمان و غیرمسلمان خواهان برچیدهشدن رژیم صهیونیست هستند، بهترین فرصت برای بیان وجوه استکبارستیزی رئیس مکتب جعفری است و سینما باید دستبهکار شود تا در این جنگ رسانهای از موثرترین و فراگیرترین رسانهها، یعنی فیلمسازی برای تولید محتواهایی متناسب با فرهنگ شیعی بهره برد و چه روایتی مهمتر و ضروریتر از روایت زندگی امام صادق(ع)؟! سینما قصه میخواهد، حادثه و قهرمان نیاز دارد و دوران امام صادق یکی از توفانیترین ادوار تاریخ اسلام است که از یک سو اغتشاشها و انقلابهای پیاپی متعددی را تجربه کرده، از جمله قیام خونخواهان امام حسین(ع) و از سوی دیگر در این دوره تاریخی شاهد برخورد مکاتب، ایدئولوژیها و تضاد افکار فلسفی و کلامی هستیم که ناشی از برخورد امت اسلامی با مردم کشورهای فتحشده با دنیای خارج است. در آخر اینکه به نظر روایت این دوران طلایی از اسلام شیعی در سینما کمی همت، دغدغه و اسلامشناسی میخواهد تا فیلمنامهنویسان و کارگردانان سینمای ایران دستبهکار شوند و مدیران سینمایی و صداوسیما را کنار خود ببینند و دست و دلبازانه برای فتح و پیروزی شیعیان، این بار نه مانند صدر اسلام با فدا کردن خون؛ بلکه با تخصیص بودجه کافی، بهرهمندی از فناوری و استفاده از افراد باسواد و آگاه، آثاری نمایشی تولید کنند و مرزهای فرهنگی و هنری را درنوردند.